![یادش بخیر شما یادتون نمیاد!](http://www.sms-fa.ir/wp-content/uploads/2012/03/561358_324068404321405_174925839235663_915684_1908971522_n1.jpg)
حتما بخوایند:
شـمــا یـادتــون نـمــیــــــاد…
بچه که بودم منتظر میموندم تا مهمونا برن تو حیاط یا دم در واسه خداحافظـــی …
موقعیت مهیا میشد واسه “پاتکـــــــ” زدن به آجیل و شیرینی ها …
—————-
شـمــا یـادتــون نـمــیــــــاد…
سرمونـو می گرفتیم جلـوی پـنــکــــه، می گـفـتـیـم: آ آ آ آ آ آ آ آ آ آ
—————-
شـمــا یـادتــون نـمــیــــــــاد…
یکی از بزرگترین جرائم و خلافهــای ما تو دوران مـدرســـه داشتن حل المسائل بود
شـمــا یـادتــون نـمــیــــــــاد…
بـزرگتـــــریـن کابـوس شب عیــــد بود …
“پـیــــک نـوروزی”
—————-
شما یادتون نمیـــــــاد…
من کارم، مــــــــــَن کارم. بازو و نیرو دارم، هر چیزی رو میسازم، از تنبلی بیزارم، از تنبلی بیزارم. بعد اون یکی میگفت: اسم من، اندیشه ه ه ه ه ه، به کار میگم همیشه، بی کار و بی اندیشه، چیزی درست نمیشه، چیزی درست نمیشه
—————-
شما یادتون نمیــــــــاد…
خط فاصله هایی که بین کلمه هامون میذاشتیم یا با مداد قرمز بود یا وقتی خیلی میخواستیم خاص باشه ستاره می کشیدیم :دی
—————-
شما یادتون نمیــــــــاد…
هر روز صبح که پا میشدیم بریم مدرسه ساعت ۶:۴۰ تا ۷ صبح، رادیو برنامه “بچه های انقلاب” رو پخش میکرد و ما همزمان باهاش صبحانه میخوردیم
—————-
شما یادتون نمیــــــاد…
یک تکه ابر بودیم، بر سینه ی آسمان، یک ابر خسته ی سرد، یک ابر پر ز باران
—————-
شما یادتون نمیـــــاد…
هر وقت آقای نجار می رفت بیرون ووروجک
خراب کاری می کرد
—————-
شـمــا یـادتــون نـمــیــــــاد…
فقط زمـان مـــــا میشد
با پوست پرتقال و لوله ی خودکار اسلحه ی گرم ساخت!
—————-
شـمــا یـادتــون نـمــیــــــــاد…
از کلاس اول دبستــــان تـا آخرین روز دبیـرستــــان،
همه معلمها و ناظم ها:
کلاس شما “بـــــدتریـن” کلاسیه که تا حالا داشتم … ![:|](http://www.sms-fa.ir/wp-includes/images/smilies/icon_neutral.gif)
—————-
شـمــا یـادتــون نـمــیــــــــاد…
به سلامتی اون باجـــــه تلفنی که تو بارون میرفتی زیر سقفش ،
یدونه دو زاری مینداختی توش…
یه ساعت حرف میزدی.. .
آخـرشــــم پولتــــو پس میداد …
—————-
شما یادتــون نمیـــــــــــاد…
از لوک خوش شانس بودن ؛
آخرش تنهایی سمت غروب رفتنو یاد گرفتیم و بس !
—————-
و خیلی چیزای دیگه هست که شما یادتون نمیاد
***
زمـانی که خاطــــره هـایــت از امیـــــدهایت قــوی تر شـدند
پیـــر شـدنت شـــروع میشــود … پیـــر شـدیـمـــا
به نام خاطره ها و به یاد خاطره ها، کودکی هایم اتاقی ساده بود / قصه ای دور ِ اجاقی ساده بود / شب که می شد نقش ها جان می گرفت روی سقف ما که طاقی ساده بود / می شدم پروانه، خوابم می پرید خواب هایم اتفاقی ساده بود / زندگی دستی پر از پوچی نبود، بازی ما جفت و طاقی ساده بود / قهر می کردم به شوق آشتی، عشق هایم اشتیاقی ساده بود / ساده بودن عادتی مشکل نبود، سختی نان بود و باقی ساده بود …
![ایام کودکی به یاد ایام کودکی](http://www.sms-fa.ir/wp-content/uploads/2012/03/482229106644685429081.jpg)
نظرات شما عزیزان:
|